نوشته شده توسط:صالحه
حرف دل من از زبان روزهای مادرانه:
دخترها دارند دنبال هم میدوند و میخندند. مریم میخورد زمین، محکم، یک جوری که صدای گرومپ سرش بلند میشود. خودش بلند میشود و میرود سمت بابایش. با دست، سرش را نشان میدهد و به زبان خودش(یک جوری که انگار دارد خارجی حرف میزند!) ناله میکند که خورده زمین و سرش اوخ شده. بابارضا قربان صدقهاش میرود و سرش را بوس میکند. مریم میخندد و دوباره میدود دنبال نرگس. دوباره بازی از سر. انگار نه انگار که همین الان خورده بود زمین. انگار سرش جدی جدی خوب شد. انگار بوس بابا واقعا درد را با خودش برد.
دخترها دارند دنبال هم میدوند و میخندند. مریم میخورد زمین، محکم، یک جوری که صدای گرومپ سرش بلند میشود. خودش بلند میشود و میرود سمت بابایش. با دست، سرش را نشان میدهد و به زبان خودش(یک جوری که انگار دارد خارجی حرف میزند!) ناله میکند که خورده زمین و سرش اوخ شده. بابارضا قربان صدقهاش میرود و سرش را بوس میکند. مریم میخندد و دوباره میدود دنبال نرگس. دوباره بازی از سر. انگار نه انگار که همین الان خورده بود زمین. انگار سرش جدی جدی خوب شد. انگار بوس بابا واقعا درد را با خودش برد.
*
خدا جان!
زمین خوردهام و سرم، بدنم، روحم درد میکند.
تو بوس کنی، خوب میشوم. بوس تو همه دردها را با خودش میبرد.
خدایا، بوسم کن!
کچل
دوشنبه 14 بهمن 1392 01:54 ب.ظ
آقا خودشون بهتر از من و شما تشخیص میدن که وقت طلبیده شدن کی هست!!
پاسخ صالحه :
درسته
ولی معنیش این نیست که ما هم دعا نکنیم یا از دلتنگی گلایه نکنیم
گاهی وقتها هم آقا می طلبه ولی ما خودمون حواسمون نیست، دست دست می کنیم
ولی معنیش این نیست که ما هم دعا نکنیم یا از دلتنگی گلایه نکنیم
گاهی وقتها هم آقا می طلبه ولی ما خودمون حواسمون نیست، دست دست می کنیم
سحر
دوشنبه 14 بهمن 1392 07:20 ق.ظ
سلام
خجالت بکشید!
بلند شین برین دفتر فروش بلیط. بعد هم یه ساک و یه مشت لباس!
به همین سادگی!
خجالت بکشید!
بلند شین برین دفتر فروش بلیط. بعد هم یه ساک و یه مشت لباس!
به همین سادگی!
پاسخ صالحه :
علیک السلام
خوبه خودت رگ و ریشه دسفیلی داری سحر خانوم
مگه مامان باباهای دسفیلی رو نمیشناسی؟
به نظرت اجازه میدن خودمون تنهایی پاشیم بریم جایی؟ اونم مشهد به اون دوری...

البته امروز مسئولین عزیزمون گفتن اردوی سه روزه مشهد ردیفه ان شاء الله
منتها برای اردیبهشته
خوبه خودت رگ و ریشه دسفیلی داری سحر خانوم
مگه مامان باباهای دسفیلی رو نمیشناسی؟
به نظرت اجازه میدن خودمون تنهایی پاشیم بریم جایی؟ اونم مشهد به اون دوری...

البته امروز مسئولین عزیزمون گفتن اردوی سه روزه مشهد ردیفه ان شاء الله
منتها برای اردیبهشته

به روزم...
ان شاء الله سر فرصت میام